قدس آنلاین- خط مستقیم قیام امام حسین(علیه السلام) در امتداد حق خواهی او تا قیام قیامت ادامه دارد و خون او در مسیر مقاومت و استقامت در برابر ظلم و جور جاری است. ندای «هل من ناصر» او در گوش تاریخ پیچیده و تا ابد عدهای لبیک گو در راه دفاع از حق، با عزت و شرافت و جوانمردی در برابر عده زیادی از یزیدیان زمان قد برافراشته و با رسوا کردن دنیا دوستان عافیت طلبِ بی دین، با خون پاک خود کثیفی ظلم و جور دشمن را از بین میبرند و این روند ادامه دارد تا روزی که دادخواه عادل، حجت حق، مهدی قائم، از نسل امام حسین (علیهالسلام) قیام کند و دنیا را پر از عدل و داد کند.
حجت الاسلام والمسلمین محمدهادی مشیری، دبیر اتاق تبلیغ خراسان و استاد حوزه و دانشگاه در گفت و گو با «قدس» از فلسفه قیام امام حسین(علیه السلام) سخن گفت که در ادامه میخوانیم:
جناب مشیری! چند روزی از سالروز واقعه قیام امام حسین(علیه السلام) سپری شده است بفرمایید فلسفه و دلیل آن چه بود؟
دلایل قیام امام حسین(علیه السلام) بسیار است، اما در این مجال میتوان مهمترین آن را «امر به معروف ونهی از منکر» دانست. امام فرمودند «هدف من از این قیام امر به معروف و نهی ازمنکر و حرکت براساس سیره جدم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و پدرم علی ابی طالب است».
امر به معروف و نهی از منکر در تمامی ادیان ابراهیمی مطرح و وظیفه همه پیامبران و ائمه(علیهم السلام) و مؤمنان است. این مسئله یک وظیفه شرعی و فقهی صرف نیست، بلکه ملاک، معیار و در واقع علت فرستادن رسولان الهی است؛ زیرا عالم مادی، عالم اختلاط خوبیها و بدیها، حق و باطل، خوشایندها و عکس آن، ظلمت و نور، فضائل و رذایل است.
واقعه کربلا و قیام امام اگر چه به ظاهر در آن روز درخششی آنچنانی که پیروزی را در لحظه اولیه قیام نشان بدهد نداشت، اما حضرت در بیانشان فرمودند من وظیفهام امربه معروف و نهی از منکر و اصلاح امت اسلامی است؛ یعنی به تعبیر سادهتر به فرموده امام خمینی(ره) انسان مأمور به وظیفه است نه نتیجه. وظیفه را امام آن روز در این تشخیص دادند که برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کنند.
امام حسین(علیه السلام) در یک مقطعی قرار گرفته بودند که حکام جامعه، حکام جور بودند و این حکام جور و ظلم علناً در جایگاه خلافت رسول خدا، به فساد و فحشا مشغول بودند، بنابراین امام احساس خطر کرد و دست به قیام زد. بنابر این، امر به معروف و نهی از منکر در هر مقطع زمانی که نیاز باشد باید از سوی آحاد جامعه اسلامی عملی شود. امر به معروف زمان و مکان و جغرافیا نمیشناسد، هر زمان و هر مکانی که لازم باشد امر به معروف شود یا منکری نهی شود، هم امام جامعه اسلامی موظف به عمل است و هم پیروان امام باید نسبت به این امر اقدام و قیام کنند، پس یکی از دلایل قیام اباعبدالله(علیه السلام)، امر به معروف و نهی از منکر است.
امام وقتی میخواستند از مدینه به سمت کربلا حرکت کند، یکی از دلایل قیامشان را خروج برای اصلاح امت جدشان بیان کردند و فرمودند، حاکم جامعه که فردی جنایتکار و ظالم است من را به خود دعوت کرده، یا باید با او بیعت کنم یا برای قیام و انقلاب آماده شوم. بنابراین «هیهات من الذله» فرزند رسول خدا تن به ذلت و زیر بار ظلم رفتن و بیعت با یزید نمیدهد. از کلام امام میتوان دریافت هدف امام مبارزه با ظلم و جور است.
نتیجه این قیام در روز اول، به شهادت رسیدن امام و یاران ایشان بود، وقتی امام با علم به این مسیر قد میگذارند، گویا شهادت لازمه این قیام و سبب ماندگاری آن میشود.
بله، درست است. ابن عباس وقتی سرِ راه امام را گرفت و از امام خواهش کرد که از این سفر به سوی عراق منصرف شود، در جواب از امام شنید که جدم رسول خدا را در عالم رؤیا دیدم که میفرمودند خداوند میخواهد تو را شهید ببیند. یعنی درخت دین برای بقا و استواری و مقاومت به خون نیاز دارد که تا ابد حرارتی را در قلوب طرفدارانش ایجاد کند.
معنای حدیث این است که باید از دین تا سرحد شهادت دفاع کنیم و حمایت نماییم تا در این راه کشته شویم. معنای جمله رسول خدا این است که نباید با یزید بیعت کنی، باید ایستادگی و مقاومت نشان بدهی، اگر چه سرانجام در این راه کشته شوی. این کشته شدن مطلوب خداست یعنی تن به این کشته شدن دادن و قبول آن همه بلا و مصیبت، جهاد در راه خدا و نصرت دین است که خدا این امر را دوست دارد.
امام حسین(علیه السلام) هم خطاب به خداوند متعال فرمودند: «رضاً برضائک، تسلیماً لامرک لامعبوداً سواک. راضیام به رضای تو و تسلیمم به خواسته تو، زیرا غیر تو معبودی ندارم. » اگر رضایت خدا در این است که امام فرزندان خودش را در این راه قربانی کند و شهدای کربلا خون بدهند تا نهال نوپای اسلام آبیاری شود، امام نیز چنین میکند. امام حسین ازنسل ابراهیم خلیل است؛ «وَ فَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» علی اکبرش را قربانی میکند، علی اصغرش را قربانی میکند، قاسم بن الحسن را فدا میکند، حضرت عباس را فدا میکند، خودش چشم و سر و خون میدهد تا خدا از او راضی شود.
بنابراین، یاری دین خدا با اقدام به جهاد صورت میپذیرد چه پیروز شویم و زنده بمانیم و چه به شهادت برسیم.
قرآن میفرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید اگر دین خدا را یاری کنید، خداوند شما را یاری کرده، قدم هایتان را ثابت می کند». امام حسین(علیه السلام) هم در جایی فرمودند: «اگر دین جدم رسول اکرم جز با کشته شدن من آبیاری نمیشود، (احیا و ریشه دار نمیشود) پسای شمشیرها من را دربربگیرید. »
البته لازم نیست نصرت خداوند به پیروزی در جنگ منحصر باشد، چه بسا در جنگی اولیای خدا به صورت ظاهر شکست بخورند و دشمنانشان بر آنان چیره شوند، ولی نتیجه قطعاً به نفع مؤمنان خواهد بود. نمونهاش نبرد نابرابر امام حسین(علیه السلام) و یاران معدودشان در برابر سپاه بسیار زیاد و مجهز یزید است.
شهادت مدافعان حرم و همین شهید حججی عزیز نیز همین طور است، اینها برای خدا و نصرت دین به جهاد در راه خدا اقدام کردند، کشته میشوند، اسیر میشوند و دشمن همچون مقتدایشان حسین، سر از تنشان جدا میکند، اما همچنان پیروزند و میبینید که چه عزتی در بین مردم دارند.
در آن نبرد تاریخی هرچند امام حسین(علیه السلام) با تمام خویشان و یارانش به شهادت رسیدند و به صورت ظاهر یزید پیروز میدان بود، اما نتیجهاش به نفع امام و به زیان یزید و اصحابش تمام شد که هم در کوتاه مدت، آنها تار و مار شدند و هم در دراز مدت نام امام حسین(علیه السلام) چون گوهری درخشان در قلب تاریخ ماندگار شد و تا جهان زنده است، حسین زنده است و همچون چشمهای جوشان جویندگان حق و حقیقت را سیراب میکند و یزید نابود و شکست خورده است.
امروز وظیفه ما چیست؟
آنچه بیان شد، گوشهای از فلسفه قیام اباعبدالله(علیه السلام) بود. اگر امروز پس از ۱۴قرن بخواهیم بر همان خط مشی امام حسین(علیه السلام) حرکت کنیم، همه فرمایشات حضرت، که به روز است، را باید سرلوحه تفکر و عمل خویش قرار دهیم و بیندیشیم در سیره آن امام همام آیا مبارزه با ظلم قدیمی میشود؟ آیا دفاع از دین قدیمی میشود؟ آیا امروز اگر انسان بخواهد سربلند و آزاد زندگی کند، زیر بار ستم استکبار جهانی نرود و در برابر توطئههای دشمن؛ بصیر و هوشیار باشد، دین شناس و حافظ دین باشد، موقعیت شناس و حافظ موقعیتها باشد؛ غیر از این است که باید در راه حسین قدم بردارد؟
قطعاً امام حسین(علیه السلام) شرط عدول نکردن از آنچه که حق و واقعیت است را از ما میخواهد. بنا بر این، در مراسم عزاداری هر چه میتوانیم نسبت به بصیرتمان و بصیرت افزایی جامعه خود تلاش کنیم، اما پا را از گلیم فراتر نگذاریم، عزاداری اباعبدالله(علیه السلام) نباید سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد، بلکه باید خط مقاومت در برابر دشمن را تقویت کند.
به فرموده رهبر معظم انقلاب در پرتو عاشورا و نهضت امام حسین(علیه السلام) میشود به همه نیازهای بشری و همه آنچه جامعه امروز به آن نیاز دارد از علم و فرهنگ و عدالت و تقوا و دیانت و معرفت و صیانت، رسید و این با توجه به آموزههای قیام اباعبدالله(علیه السلام) دست یافتنی است.
نظر شما